لزوم توجه به چگونگی ادبیات(چه نوشتاری و چه گفتاری) در بیانِ گفتمانهای اجتماعی و سیاسی:
چون اساس نوشته های حوزهی مربوط به علوم انسانی بر مبنای ادبیات و شیوه بیان میباشد لذا با بکار بردن چندین سینونیم حاوی مفاهیم مختلف برای بیان یک رویکرد و فنومن (پدیده) در بعضی موارد در خواننده ابهام ایجاد مینماید. البته این ایجاد ابهام در بسیاری موارد کاملا ضروری و جزئی از پروسهی بیان و تأویل متن میباشد. بر این اساس چند پهلو نویسی و چند لایه نویسی با توجه به انواع مخاطبین، ضروری و لزومخوانش های هرمنوتیکی و تحلیلی را چندین برابر میکند. با در نظر گرفتن موارد بالا بر لزوم فعالیت و نوشتار چند بعدی اشاره و بر عدم ارجحیت هیچ یک بر دیگری تأکید مینمایم. بلکه میتوانند مکمل و متمم هم باشند. در این بین ادبیات اعتدال و لزوم حمایت از گفتمان اعتدال هم جایگاه خود را دارد بسیار هم مورد نیاز است و باعث میشود از بسیاری تریبونها صدای مسکوت مانده و بایکوت شده را با ادبیات و شیوهی بیان دیگر به گوش همگان برساند. و این در دراز مدت منجر به تغییرات رویکردی و بنیادین در بین طرفهای مورد مناقشه و تمامیت خواه گردد و افقهای تازه ای را پیش روی همگان قرار دهد.
در این بین با چنین خوانشهایی پای نقد هم به میان خواهد آمد؛ به قول نیچه: "حقیقت بیشتر از همهچیز نیازمند نقد است." یقینا نقد اصولی ، راسیونال و به دور از احساسات راهگشا خواهد بود و ثمرهاش حتی از کوتاه مدت امکان بروز پیدا خواهد یافت.
- ۰ نظر
- ۳۱ فروردين ۹۴ ، ۱۴:۰۲